آنها قاتلند، قاتل! مثلاً همين دوج وايپر از همان سال 1992 كه در ديترويت چشم به دنيا باز كرد، قصد داشت پيرو راه برادر خود يعني دوج داكوتا RT/10باشد. متاسفانه يا خوشبختانه همينطور هم شد. اولين مدل وايپر يك افعي هشت ليتري بود. اين همان حجمي است كه بوگاتي ويرون را به كهكشان رسانده است، اما در مورد فرزند جديد دوج نهايت ركورد سرعت بيش از 290 كيلومتر در ساعت نبود. نسل اول با توجه به طراحي عجيب و جذاب خود به سرعت پيشرفت كرد و به سال 1996 رسيد. نسل دوم با شعاري فراگير و صدالبته خبرساز آمد.
«سلطان درگ و دريفت»، همان جملهاي بود كه رسماً به اسپرتسازان اعلام جنگ ميكرد. ولي واقعاً همينطور بود. اين وايپر جديد كه با كد RT/10 GTS شناخته ميشد، به مدد توزيع مناسب وزن روي محورهاي عقب و جلو و بودن ديفرانسيل به محور عقب RWD، به نحوي تحسينبرانگيز قابل كنترل بود. باز هم اين امكانات دوج مانع از ديدن پر مصرفبودن آن شد. سروصداها ميخوابيد كه باز هم دوج شيطنت كرد و نسل سوم را با شعار «سلطان اسلالوم و Power Slide» رو كرد.
SRT10 هنوز برگ برنده را در طراحي فوقالعاده اسپرت، قابليت بالاي تيونپذيري و صداي جذاب اگزوز ميديد. اين افعي كه زاده كمپاني قوچ نشان دوج است، سال 2003 رو شده بود و هنوز هم در انواع و اقسام مسابقات ديده ميشود. مثلاً شركت هر ساله تيم Race كمپاني دوج در مسابقات 24 ساعته لومان سري آمريكا و مسابقات 12 ساعته سبرينگ. كه البته موفقيتهاي وايپر در گزينه دوم بهتر ديده ميشد. در يك جمعبندي كلي ميتوان موفقيت دوج را مرهون همان پلت فرم FR يعني موتور جلو و ديفرانسيل عقب، دانست. اما روند توليدات وايپر با ورود SRT10 در نمايشگاه ديترويت متحول شد. چرا كه پلتفرمهاي جديد همگي با كد انحصاري ZB معرفي ميشدند. به هر حال چيزي كه واضح است پايبندبودن دوج به اصول طراحيهاي يك خودروي عضلاني با ظاهري اسپرت است.
كوروت ديگر يك زيرمجموعه شورولت نيست. كوروت براي خود حالا تبديل به يك برند مستقل شده است. كوروت به يك فرهنگ تبديل شده است. كوروت، كوروت است.«رزمناوي با يك رديف توپ» عيناً ترجمه ديكشنري آكسفورد از عبارت Corvette است. اما اين رزمناو واقعاً چه بود. در همان سالي كه گفتيم شركت غولپيكر جنرالموتورز اولين زيرمجموعه از شورولت با نام كوروت C1 را توليد كرد. خودرويي كه از لحاظ ظاهر فوقالعاده با مدل كنوني تفاوت داشت. تا حدي كه ميتوان آن را يك خودروي كلاسيك Hotrod بناميم. جالب آنكه اين خودرو رقيب خودروي با وقار و كلاسيك كاديلاك XLR شده بود.
كوروت يك آمريكايي اصيل است. طراح آن «هارلي اسكات» آمريكايي بوده، كارخانه در ميشيگان آمريكا است و در نهايت بهترين مصرفكنندگانش آمريكايياند. اين يانكي از ديد ديگر هم قابل بررسي است. در مركز طراحي شورولت در سنت لوييس به طور جداگانه روي فرم و حالت رينگها كار ميكنند و همين امر باعث شده تمام كوروت چه از لحاظ طراحي بدنه و چه از لحاظ طراحي چرخها نمونه باشند.وروت باز هم نسبت به وايپر مصرف بهتري دارد. اين در حالي است كه فقط يك تانك از وايپر بيشتر بنزين ميسوزاند!
حالا بيشتر روي آنها مانور ميدهيم. حجيمتربودن و كمسيلندربودن كوروت كار خود را ميكند. حاصل قدرت بيشتر است. البته اين برتري را هم بايد مديون سيلندرهاي 104 ميليمتري كوروت باشيم كه در نهايت ضريب تراكم را به 11 بر يك رسانده است. اما در وايپر هر سيلندر 102 ميليمتر قطر دارد و تنها توانستهاند ضريب تراكم 10 بر يكي را توليد كنند. به تحليل ابعاد ميپردازيم. به نظر ميرسد وايپر اندكي عريضتر باشد ولي اينطور نيست.
كاپوت Wide اين خودرو چنين القايي ميكند. كوروت براي سرنشينان خود 2577 ليتر فضا در نظر گرفته است، در حالي كه وايپر 606 ليتر در نظر گرفته كه اين بار برتري قاطع وايپر را ميبينيم. بگذاريد شما را روشن كنيم. حجم صندوق عقب سمند تقريباً 500 ليتر است. حالا فهميديد دوج چه كرده است؟ براي قسمت بار اين بار كوروت پيشي گرفته است. چرا كه ركورد 400 در مقابل 238 ليتر را كسب كرده است. در مورد وزن هم مطلب زياد است.
روي كوروت ميتوان تا 1422 كيلوگرم بار سوار كرد و در ضمن 3720 كيلوگرم نيز قابل كشيدن است. در مقابل وايپر ميتواند بيش از 2600 كيلوگرم را حمل و 4400 كيلوگرم را نيز بكشد. نكته جالب بر عكسبودن توانهاي خروجي خودرو و بازخورد ميداني آنها است و حالا مصرف همان نكتهاي كه به آن كوچكترين توجهي نشده است. كوروت با باك 68 ليترياش مصرفي معادل با 13 ليتر در هر 100 كيلومتر دارد. تازه اين ركورد مربوط به معدل مصرف سوخت در شهر و جاده است، اما حالا به مصرف دوج خوب دقت كنيد.
وايپر با باك 70 ليتري در هر 100 كيلومتر، 19 ليتر بنزين بينوا را ميسوزاند. اين يعني توهين به سازمان اوپك! در مبحث قدرت و پيشرانه ميرسيم به توانايي توليد به ازاي هر ليتر از حجم موتور. رقم ثبت شده براي كوروت 71 اسببخار و براي وايپر 60 اسببخار است. با در نظر گرفتن وزن و نيروي توليدي به نسبتهاي جالب قدرت به وزن ميرسيم. 4/0 براي كوروت و 3/0 براي وايپر. اگر اين رقم به يك نزديكتر باشد، يعني هر چه پيشرانه توليد نيرو ميكند، بهتر به كار خالص تبديل ميشود. اكنون زمان تست توانايي شتاب و نهايت سرعت است. پيش از آن در نظر داشته باشيد كه انتقال قدرت كوروت 4WD همه چرخهاي متحرك و وايپر FWD يا چرخ جلوهاي متحرك است. تست اول اسلالوم 210 متري است. ركوردهاي به دست آمده حداكثر سرعت 113 براي كوروت و 119 كيلومتر در ساعت براي وايپر است. تا اينجا يك بر هيچ به نفع وايپر.
مرحله بعد شتاب در يكچهارم مايل يا 402 متر است. دوج اين مسير را طي 5/11 ثانيه و با حداكثر سرعت 203 كيلومتر در ساعت ميپيمايد و در مقابل كوروت در 3/11 ثانيه و با حداكثر سرعت 209 كيلومتر در ساعت. حالا نتيجه يك بر يك ميشود.
تست سوم شتاب محبوب صفر تا 100 است. استارت زده ميشود، دوج وايپر بعد از 4/3 ثانيه و كوروت بعد از 7/3 ثانيه. اختلاف اندكي است ولي اسكوربورد 2 بر يك پيروزي دوج وايپر را نشان ميدهد. البته تا اينجا.
مرحله بعدي توقف ناگهاني بعد از رسيدن به 100 كيلومتر در ساعت است. هر دو حركت ميكنند. كيلومترها سرعت خواسته شده را نشان ميدهد. حالا ترمز. كوروت به مدد تايرهاي عريضتر 19 اينچي بعد از 82 متر و وايپر بعد از تنها دو متر اختلاف يعني 84 متري ميايستد. نتيجه تا اينجاي كار باز هم تساوي 2- 2 است.
و حالا تست آخر. اينجا نهايت سرعت مهم است. پرچم زده ميشود. هر دو به سرعت به بالاترين دور موتور Red line خود ميرسند. اما كيلومترها چه چيزي نشان ميدهند. دوج رقم 327 و كوروت رقم 330 كيلومتر در ساعت. وايپر 3 بر 2 باخت، اما بارها پيروز ميدان او بود.
در يك نتيجهگيري كلي ميتوان گفت: اين دو خودرو واقعاً ديوانهاند!